سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | Atom  | خانه | ارتباط با من | درباره من | پارسی بلاگ|مجموع بازدیدها: 39629 | بازدیدهای امروز: 5| بازدیدهای دیروز: 18
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
مطالب قبلی
لینک های دوستان
لوگوی دوستان

اشتراک
 

یکی از مشکلات بشر یافتن یک تئوری و نظریه ثابت و واحد است که کلیه علم فیزیک و جهان پیرامون ما را به یکدیگر متصل کند و ما هرعاملی که باعث ایجاد چیز دیگری بشود را به راحتی بتوانیم شناسایی کنیم .
البته قوانین کوانتوم یا همان نظریه که رابطه میان اندازه های کمتر از یک اتم را تعریف میکند وجود دارد اما با توجه به قوه جاذبه که یک بعد اضافی ست ، در هر یک از کرات و سیارات ، قوه جاذبه متفاوت ، مقیاس وزن متفاوت را جلوه میدهد . حال متاسفانه قوانین کوانتوم و تئوری عمومی نسبیت که از ذهن پویای انیشتن شکل گرفته ، در این میان موثر نیست و در نتیجه ما تئوری های مختلف را در موارد مختلف به کار میگیریم که برخی اوقات با یکدیگربه دلایل فوق الذکر تضاد هم دارند و بشر هنوز نتوانسته یک تئوری واحد و در بر گیرنده کلیه ارتباط های جهان را ارائه کند.

توجه : برای آگاهی از بروزرسانی وبلاگ در خبرنامه عضو شوید . مرا از نظرات خود مطلع سازید.
برای تبادل لینک ، در قسمت نظرات پیام بگذارید و لینک مرا در وبلاگ خود بگذارید تا من نیز این کار را انجام دهم.
باتشکر از توجه شما عزیزان




  • کلمات کلیدی :

  • نویسنده: امین(چهارشنبه 87/11/30 :: ساعت 7:25 صبح)

    یکی از نظریه هایی که در دوران معاصر و از جانب دانشمندان ، تازه قوت گرفته و هر زمان این تعلق خاطر و طرفداری ، بیشتر و بیشتر هم میشود آن است که جهان از میلیاردها میلیارد قطعات نخی تشکیل شده که ارتباط همه این نخ ها با یکدیگردر واقع از ارتباط همه جهان هستی با یکدیگر خبر میدهد . حتی قوه جاذبه همکه در میان کرات مختلف ، دارای نیروی گوناگون میباشد هم در این تعریف گنجانده شده و در میان واریاسیون ها و متغیرهای مختلف از نخ های تشکیل دهنده قرار گرفته است . حال اگرجه این تئوری میتواند بستر مناسبی هم برای نظریه کوانتوم و نسبیت ایجاد کند اما مشکل بزرگ این است که این تئوری تنها در ذهن شکل گرفته و حتی یک مورد اثبات فیزیکی و واقعی هماز آن مشاهده نشده است و این یک عیب بزرگ از نظر علم فیزیک هسته ای محسوب میشود که آنگاه همه چیز را به خیال و پردازش ذهنی رها میکند . اما برخی از دانشمندان یک آلترناتیو را پیشنهاد کرده اند و آن بکار گیری نظریه پلانک در مورد امواج مایکروویو (حرارت به جا مانده از انفجار بزرگ یا Big Bang) است که بی شباهت به نظریه رشته ای (نخ) نیست ، اما حداقل مصداق علمی آن پیدا شده است . اما در هر حال ، این نشان میدهد که هنوز پاسخ به این پرسشکه جنس جهان در اصل چیست ؟ به درستی از جانی بشر یافت نشده و ابهام در آن خود باعث ابهام در بسیاری از موارد دیگر شده است.

    توجه : برای آگاهی از بروزرسانی وبلاگ در خبرنامه عضو شوید . مرا از نظرات خود مطلع سازید.
    برای تبادل لینک ، در قسمت نظرات پیام بگذارید و لینک مرا در وبلاگ خود بگذارید تا من نیز این کار را انجام دهم.
    باتشکر از توجه شما عزیزان




  • کلمات کلیدی :

  • نویسنده: امین(چهارشنبه 87/11/30 :: ساعت 7:24 صبح)

    زمانیکه ستاره شناسان و دانشمندان علوم فضایی ، کهکشان ها را اندازه گیری میکنند و میزان ارتعاش نور آنها را در محاسبه خود می گنجانند و در نتیجه ، این اندازه گیریها را روی چرخش کهکشان ها و ستاره ها محاسبه میشود آنگاه نتایج به دست آمده و میزان بدست آمده بین چند نوع محاسبه ، با یکدیگر همخوانی ندارد . در نتیجه باعث میشود که بخشی به نام فضای تاریک یا فضای صفر که در آن هیچگونه تحرک سیاره ای و حتی شهابی انجام نمیگیرد وارد محاسبه شودتا این ناهمخوانی را در میزان ها و اعداد بدست آمده ، جبران کند . اما سؤال بزرگ این است که در این فضای تاریک چه خبر است ؟ به واقع این فضا اگرچه از نور و درخشش تهی ست اما دستگاه های حساس در مورد ردگیری انرژی های فضایی ، قطعا نوعی نیرو و انرژی را در آن گزارش داده اند . حال اگر بر طبق تئوری ، این بخش از فضا ، لایتناهی و تاریک است ، پس انرژی گزارش داده شده از کجا آمده است ؟
    در واقع به شکل ترسناکی این شبهه بر دانشمندان ایجاد شده است که در قسمت های تاریک نوعی انرژی و نیرو وجود دارد که نمیخواهد مورد ردیابی و اندازه گیری قرار گیرد و در حقیقت این مورد هم از پرسش هایی ست که انسان را همچنان در تعجب نگه داشته است.   

    توجه : برای آگاهی از بروزرسانی وبلاگ در خبرنامه عضو شوید . مرا از نظرات خود مطلع سازید.
    برای تبادل لینک ، در قسمت نظرات پیام بگذارید و لینک مرا در وبلاگ خود بگذارید تا من نیز این کار را انجام دهم.
    باتشکر از توجه شما عزیزان




  • کلمات کلیدی :

  • نویسنده: امین(چهارشنبه 87/11/30 :: ساعت 7:24 صبح)

    ما در تمام موضوعات خود ، چهار بعد را به دست آورده ایم که بر مبنای آن اندازه گیری های خود را انجام می دهیم . طول ، عرض و عمق یا ارتفاع و سر انجام زمان ، اما بسیاری از دانشمندان معتقدند که این ابعاد تنها معیارهای ما زمینی هاست و ابعاد بسار دیگری نیز وجود دارند که ما از آن اطلاع نداریم . تئوری های مختلف که در فیزیک وجود دارد مانند تئوری رشته ای یا تئوری نسبیت یا کوانتوم ، هر کدام در فرضیه های خود از ابعاد بسیاری نام برده اند و برای مثال در تئوری نسبیت 26 بعد وجود دارد . اما یکی از این تئوری ها به نام تئوری ام (M) بیشتر از همه نظر دانشمندان را جلب کرده است چرا که در این تئوری ما درباره بعد در کره زمین خودمان بحث میکنیم . براساس تئوری M در زمین یازده بعد وجود دارد که چهار بعد آن طول و عرضو ارتفاع و زمان برای ما شناخته شده است ، اما هفت بعد دیگر را احساس و چشم بشر هنوز نتوانسته اندازه گیری کند . آنگاه کلید شناسایی فضا  و ابعاد فضایی را هم بدست می آورد و تنها اطلاعاتی که از این هفت بعد به دست آمده این است که بسیار کوچک بوده و دارای اشکال عجیب و غریب می باشند . در واقع پرسش در مورد ابعاد هم از مسائلی ست که بشر را در محاسبات خود گیج کرده است . میتوانید تصور کنید که چه اشتباهاتی در محاسبات ما وجود دارد ، آن هم به آن دلیل که هفت بعد مجزا را نتوانسته این در محاسبات خود دخالت دهیم !  

    توجه : برای آگاهی از بروزرسانی وبلاگ در خبرنامه عضو شوید . مرا از نظرات خود مطلع سازید.
    برای تبادل لینک ، در قسمت نظرات پیام بگذارید و لینک مرا در وبلاگ خود بگذارید تا من نیز این کار را انجام دهم.
    باتشکر از توجه شما عزیزان




  • کلمات کلیدی :

  • نویسنده: امین(چهارشنبه 87/11/30 :: ساعت 7:24 صبح)

    بر طبق نظریه های پذیرفته شده تا سیصد هزار سال پس از آنکه زمان آغاز شد ، جهان بوجود آمده بسیار داغ تر و پر حرارت تر از آن بود که بتواند اجازه شکل گیری فرمهای منظم مثل کهکشان ها را داشته باشد . زمانیکه دمای جهان به هزار درجه سانتی گراد تنزل پیدا کرد ، آنگاه شرایط برای شکل گیری نخستین مجموعه های منظم (منظومه ها و سیستم ها) مناسب شد . اما پس از آن است که آنچه به وقوع پیوست ، به عنوان پرسشی مشکل جلوه کرده است . آیا ذرات ، به یکدیگر پیوسته و کرات و سیارات را بوجود آورده اند و بعد مجموعه کرات و سیارات با ارتباط جاذبه ای ، کهکشان ها را بوجود آورده اند؟ یا اینکه برعکس ، ابر های ضخیمی به صورت پیوسته از یکدیگر جدا شده اند و کهکشانها را در ابتدا به وجود آورده اند و آنگاه در داخل کهکشانها ، ذرات پیوسته و کرات و سیارات ، شکل گرفته اند و بدیت ترتیب جهان هستی بزرگ و بزرگتر شده است ؟ ایندو نظریه که با یکدیگر کاملا در تضاد میباشند خود یکی از پرسش هایی را تشکیل داده اند که انسان را در مورد تدوین تاریخ فیزیولوژیکی جهان از زمان انفجار بزرگ نا موفق رها کرده است.

    توجه : برای آگاهی از بروزرسانی وبلاگ در خبرنامه عضو شوید . مرا از نظرات خود مطلع سازید.
    برای تبادل لینک ، در قسمت نظرات پیام بگذارید و لینک مرا در وبلاگ خود بگذارید تا من نیز این کار را انجام دهم.
    باتشکر از توجه شما عزیزان




  • کلمات کلیدی :

  • نویسنده: امین(چهارشنبه 87/11/30 :: ساعت 7:24 صبح)

       1   2   3   4   5   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ